یادداشت های یه آسمونی
رقبای سوفیست سقراط طرفی از این طعنهها نمیبستند ... سقراط و دیالکتیک سقراطی، قهرمانان روشمندی احمدینژاد در بحث و مذاکره با بیگانگان میباشد. رقبای احمدینژاد بر آن بودند که ریاستجمهوری به او نمیآید! اشکالی که البته، لیبرالها بر «رجایی» هم وارد مینمودند. یکی از سیاسیون که برخی اوقات حرفهایش از جاده عقل خارج میشود، عدم شباهت احمدینژاد به رؤسای جمهوری! را حتی در استودیو خبری صداوسیما نیز بیان کرد و کماکان نیز او و دوستانش چنین میکنند، اما رئیسجمهور به مدد «دیالکتیک سقراطی» و بیاعتنا به این سوفسطاییان، در حال کار و مباحثه با مردمان در «اَگورا»های ایران است. نگارنده بر آن است که رئیسجمهور اکنون با استمداد از آموزههای روش سقراط، مبدع «سیاست مناظرهای» است و میتوان مدعی شد از بین حکمرانان جهان، صرفا اوست که میتوان وی را «رئیسجمهور پرسش و پاسخ» نامید. بسیاری از مقامات عالیرتبه ایرانی و رؤسای جمهور برخی مقاطع تاریخی ایران در مذاکره و مباحثه با بیگانگان در مقام متهم بازجویان نظام سلطه و کمپانیداران قرار گرفتهاند، اما این بار وضع متفاوت شده و رئیسجمهور، خود در مقام پرسش از دنیا و نیز بازجوی حکمرانان سفسطهجو منزلت یافته است. پژوهشگران می گویند که با نگاهی به چهره افراد می توان دریافت که نسبت به رابطه با جنس مخالف خود چه طرز فکر و رفتاری دارند. پژوهشگران دانشگاههای ابردین و سنت اندروز در اسکاتلند و دورهام در انگلستان در تحقیق مشترکی که انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که مردها عموما زنهایی را ترجیح می دهند که از برقراری رابطه جنسی کوتاه مدت رویگردان نیستند. در حالی که زنها مردانی را ترجیح می دهند که بتوانند با آنها رابطه ای طولانی برقرارکنند. همچنین از شرکت کنندگان خواسته می شد از میان عکسها، عکس جذابترین فرد را برای رابطه ای کوتاه یا طولانی انتخاب کنند و بگویند که کدام چهره از نظر آنها زنانه تر یا مردانه تر و در مجموع جذابتر است. دکتر بن جونز، استاد دانشگاه ابردین که ازمحققان این پژوهش بوده است می گوید: "بسیاری از مطالعات پیشین نشان داده است که بخش عمده ای از قضاوتهای مردم نسبت به دیگران، از قضاوت راجع به سلامت افراد گرفته تا میزان برونگرایی و درونگرایی آنها، بر اساس چهره انجام می شود. میگوها از خانواده سخت پوستان هستند و در دریا زندگی می کنند و تنها برخی از گونه های آن در آب شیرین یافت می شوند. در ایران میگوهای خوراکی آب شور در دریای عمان و خلیج فارس زندگی می کنند. این حیوان، کف زی است و به همین دلیل در نواحی کم عمق یافت می شود. این نوع میگو را دریایی می نامند. این میگو به وسیله لنج و کشتی صید شده و به ساحل حمل می شود و در ساحل، بر حسب این که عمل آوری شود و یا به صورت تازه به بازار مصرف انتقال یابد نیز مسیر جداگانه ای را می پیماید. نوع دیگر میگو، میگوی پرورشی است که در سواحل خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از آب دریا که توسط کانال به سمت مزارع هدایت شده، مستقیما در محیط طبیعی دریا پرورش داده می شود. تفاوت میگوی پرورشی و دریایی، علاوه بر تفاوت گونه و نژاد، در صید و روش عرضه میگو است. روش های تشخیص میگوی سالم و غیرسالم در مورد نگهداری میگو، توضیح این که اگر میگو را به صورت تازه از شهرهای جنوبی خریداری می کنید، باید در همان محل فقط سر را جدا کرده و با پوست فریز کنید. اگر میگو به صورت بسته بندی شده و منجمد خریداری می شود باید به تاریخ تولید و انقضا و کد بهداشتی جعبه دقت شود.سپس آن را در فریزر خانگی و حدود ??- درجه سانتیگراد نگه داری کرد. بسته بندی باید به صورتی باشد که مجبور به دوباره فریز کردن میگو نشوید. برای این کار می توان وقتی میگو خریداری شد، بیش از این که کاملا از حالت انجماد خارج شود،باید سر میگو را جدا کرد وآن را در پلاستیک به اندازه مصرف هر وعده قرار داد و البته فوری آن را داخل یک جعبه و درون فریزر گذاشت. میگویی را که پوست آن کنده شده به مدت زیاد نمی توان در فریزر نگاه داشت، مگر در شرایط خاص و بسته بندی خاص که حتی در آن صورت هم مدت نگهداری طولانی نیست. ارزش غذایی میگو گوشت گوسفند، گوساله، مرغ، ماهی و میگو جزو غذاهای با پروتئین بالا محسوب می شوند که معمولا نیاز پروتئینی بدن باید توسط آنها تأمین شود.
عشق در لحظه پدید می آید، دوست داشتن در امتداد زمان . عشق معیارها را در هم می ریزد ، دوست داشتن بر پایه معیارها بنا میشود عشق ویران کردن خویش است و دوست داشتن ساختنی عظیم . عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد، دوست داشتن از شناختن سرچشمه می گیرد عشق قانون نمی شناسد ، دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین طبیعی است عشق فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم دوست داشتن جاری می شود چون رودخانه بر بستری با شیب نرم . عشق ، دق الباب نمی کند ، حرف شنو نیست ، درس خوانده نیست ، درویش نیست،حسابگر نیست ، سر به زیر نیست ، مطیع نیست ، دیوار را باور نمی کند/کوه نمی کند ، مرگ را باور نمی کند؛ و در آخر سربازی نرفته نیست؛ دشمن هم نیست . *عشق موجی است بی دریا *عشق افسانه ای است گنگ *عشق سوختن وخاکستر شدن است دوست داشتن برتر از عشق است بیتو، سی سال، نفس آمد و رفت، تموم میشن اشکای سرد پاییز تموم میشه این روزای غم انگیز نفرین من یه روز تو رو میگیره یه روز میاد دل تو هم میمیره خوب میشه این زخم بدون مرهم یه روزی که بپاشه قلبت از هم یه آهی که مثل یه کوه درده با تو میاد دور و برت میگرده من اون همه دو رنگیاتو دیدم چیزی نگفتمو یه آه کشیدم چه ساه از رو قلب من گذشتی از اون همه یکی شدم گذشتی نمیذارم روزات بمونه رنگی دلم می خواد با تیرگی بجنگی نمیذارم دلت آروم بمونه دلت باید سرود غم بخونه نمیدونی روزات چرا سیاهه اینا همش کار همون یه آهه سایه ی شوم یه دل شکسته رو قله ی شادی تو نشسته خیال نکن دنیا همین دو روزه یه روز میاد دل تو هم میسوزه اون روزی که دل تو هم اسیره نفرین من دامنتو میگیره اونکسیکه دل به حرفای تو بسته بجای من تو قلب تو نشسته یه روزی که میگی خیلی محاله می بینی که عشقت همش خیاله تو هم مثل من میشی اسیر پاییز گم میشی تو این غربت غم انگیز هنگامی که صلیب طلایی را به گردن او انداختم به من گفـــت:صـــلـــیب علامـــت مرگ اسـت به او گفتم:او را به گردن تو می آویزم تا عشقم همیشه در گورستان قلبت باقی بمانم به نام تک صلیب کلیسای عشق
در بخشی از این گزارش پانزده صفحهای که حدود نیمی از آن به سخنرانیها و مصاحبههای احمدینژاد اختصاص دارد و نیم دیگر توسط مجتبی زارعی، عضو و مبتکر ایده راهاندازی شورای سیاستگذاری نظارت بر انتشار آثار و اندیشههای رئیسجمهور نوشته شده، آمده است: «... سقراط به دنبال آن بود که آدمی خویش را بشناسد و شناخت و علم به خویش را همان تقوا و تقوا را هم علم و این علم را نیز آموزشی و آموختنی میدانست. لذا او دمکراسی آتنی گرفتار در کمند آریستوکراسی معطوف به کار ویژههای الیگارشیک را برنمیتابید و به فرد، فرد آتنی بشارت میداد که در صورت لیاقت و کسب فضیلت، سعه وجودیشان ظرفیت هر شأن و مقامی را پیدا خواهد کرد. از این رو با شاگردان آتنیاش در «اگورا» ـ میدان بزرگ شهر ـ مینشست و بحث میکرد، به دنبال طبقه ممتازین نبود و به حرفهای تبلیغاتی که وی را مورد ریشخند قرار میداد، هرگز توجهی نمیکرد. بینیهای سقراط از آن روی که از منافذ گشادی برخوردار بود، وی را مورد طعنه طایفه سفسطهگرا قرار میداد، اما سقراط میگفت: مگر نه اینکه بینی برای نفس کشیدن است؟ پس اگر چنین است، سوراخهای گشاد بینیام راه نفس کشیدن را هموارتر میکند.
رئیسجمهور اما اکنون با مدد از دیالکتیک سقراط پیش رفته است؛ روشی که خود سقراط آن را به «telenchus» موسوم نموده (چیزی شبیه سؤالپیچ کردن خودمان). البته رئیسجمهور این روش سقراطی را در مواجهه با بیگانگان، بیش از رقبای داخلیاش مورد استفاده قرار داده است. سقراط البته به دست انداختن و استهزا «ironie» نیز شهره میباشد. البته بهره جستن از مثل اتصال ویژهخواران متنفذ با شیلنگهای چند اینچی، استهزای سقراطی کسانی است که مبارزه با ویژهخواری را، بیثباتسازی سرمایهگذاری در ایران نامیدهاند. وقتی به کارنامه احمدینژاد در پیروزی نهضت ملی هستهای نگاه کنیم، کاربست این فن را بیشتر مییابیم.
نگارش نامه به فرعون زمان، جورج دبلیو بوش، گفتوگوی مکتوب با ملت آمریکا و ارسال نامه به صدراعظم آلمان و همچنین اصرار رئیسجمهور بر اجرای «سیاست مناظرهای» بین خود و رئیسجمهور آمریکا در اَگورهای جهان، مسبوق به کاربست چنین دیالکتیکی است.
سقراط و روش سقراطی، الگوی بیبدیل جدال با سوفسطاییان زمانه است. احمدینژاد اکنون خبرسازترین رئیسجمهور جهان است...».
چهره سمت راست، گویای علاقه به رابطه ای کوتاه مدت است
در این پژوهش که گزارش آن در ژورنال "تکامل و رفتار انسانی" منتشر شده، چهره ??? نفر که بین ?? تا ?? سال سن داشته اند بررسی شده است.
محققان می گویند که افراد می توانند با در نظر گرفتن بعضی ویژگیهای ظاهری و با توجه به نوع رابطه ای که ترجیح می دهند داشته باشند، شریک زندگی شان را آگاهانه تر انتخاب کنند.
در این پژوهش به داوطلبان شرکت کننده در تحقیق، تصاویری از چهره های زنان و مردانی از گروه سنی یاد شده نشان داده شد و بعد آنها می بایست عکس فردی را انتخاب کنند که به اعتقاد آنها از رابطه ای کوتاه مدت استقبال می کند.
چهره سمت چپ گویای علاقه به رابطه ای بلندمدت است
داوریهای غریزی
پژوهشگران که عقاید واقعی صاحبان تصاویر را نسبت به روابط عاشقانه، پیشاپیش از طریق پرسشنامه بدست آورده بودند، در مرحله بعد، نظرات شرکت کنندگان را با آنچه در پرسشنامه ها نوشته شده بود مقایسه کردند. این مقایسه آنها را متقاعد کرد که حدس و گمان بسیاری از شرکت کنندگان درست بوده و حس غریزی آنها به آنها راست گفته است.
زنهایی که با ایجاد رابطه کوتاه مدت مشکلی نداشته اند، معمولا از نظر شرکت کنندگان جذاب بوده اند.
بر اساس قضاوت شرکت کنندگان در این تحقیق، مردانی که روابط کوتاه مدت را ترجیح می دهند اغلب کسانی هستند با ظاهری مردانه، چانه برآمده، بینی درشت و چشمهای ریز.
دکتر لیندا بوتروید، استاد دانشکده روانشناسی در دانشگاه دورهام به بی بی سی گفته است: "این مطالعه نشان می دهد که ما می توانیم در روابط مان با دیگران از قضاوتهای غریزی خود استفاده کنیم. این قضاوتها همیشه درست نیستند اما راهنمای مفیدی هستند."
دکتر بوتروید یادآور شده که برداشت اولیه آدمها نسبت به هم بر اساس ویژگیهای ظاهری شان، تا حدی در ارزیابی آنها از فردی که می خواهند با او رابطه عاشقانه داشته باشند و یا فردی که او را به چشم رقیب عشقی خود می نگرند، تاثیرگذار است.
محققان می گویند که افراد می توانند با در نظر گرفتن بعضی ویژگیهای ظاهری و با توجه به نوع رابطه ای که ترجیح می دهند، شریک زندگی شان را آگاهانه تر انتخاب کنند.
اما این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد مردم در نوع رابطه عاشقانه ای که خوشایند آنها باشد، نسبت به ویژگیهای چهره فرد مورد نظرشان حساسند."
بر اساس یافته های این تحقیق، زنها از مردانی که در روابط جنسی بی بند و بارند رویگردان هستند و این نوع مردها را نه برای رابطه ای موقت و نه رابطه ای بلند مدت، جذاب نمی دانند.
میگو به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب غیراشباع خیلی سریع خراب می شود. چون تمام اندام های گوارشی میگو در ناحیه سر قرار دارد، شروع مرحله فساد از ناحیه اتصال سر با قسمت بدن است، که با شروع مرحله فساد، سر میگو را جدا کرده و بدون سر به فروش می رسانند.
در مرحله بعد پوست میگو را جدا کرده و عضله تنها می ماند. البته این بدان معنی نیست که هر میگوی بسته بندی شده بدون سر دارای مشکل است، چون ممکن است بر اثر بازار مصرف، میگو را سرکنی و یا آن را پوست کنی کرده و به فروش برسانند.
پس میگو باید با سر بوده و سر آن سفت و محکم به بدن چسبیده باشد. رنگ میگو بسته به گونه، نژاد و محیط زندگی میگو متفاوت است ولی پس از پخت تقریبا تمامی میگوها به رنگ صورتی مایل به قرمز درمی آیند که شدت این رنگ نشانه سلامت میگو است. هر چقدر میگو پس از پخت کمتر صورتی شود، کیفیت پایین تری دارد، رنگ میگو باید یکنواخت بوده و لکه های سیاه درشت به شکل خال های درشت نداشته باشد. خال های ریز پراکنده در سطح بدن طبیعی است.
میگوی تازه بوی بد ندارد و فقط بوی خاص میگو را دارد که اصلا تند نیست. ولی در صورت خراب شدن، بوی شدید و تند آمونیاک از آن استشمام می شود. از این نظر نوع پرورشی و دریایی آن هیچ فرقی ندارند، یعنی میگوی دریایی که از لب ساحل بلافاصله بعد از صید به فروش می رسد بدون بو است.
همچنین میزان کلسترول در 100گرم میگو حدود دوسوم میزان کلسترول در یک تخم مرغ 50گرمی است.
یعنی در وزن مساوی، میزان کلسترول میگو یک سوم کلسترول تخم مرغ است. با این تفاوت که در میگو، میزان اسید چرب اشباع که برای سلامتی مضر است صفر است که می تواند به کاهش کلسترول خون کمک کند.
بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه راکفلر آمریکا صورت گرفته و به تأیید انجمن متخصصان قلب آمریکا رسیده و در مجله نظام پزشکی ایران نیز به ثبت رسیده است. کلسترول موجود در میگو باعث افزایش کلسترول خون نمی شود و اصولا آن چه که علت اصلی افزایش کلسترول خون است، اسیدهای چرب اشباع به شمار می روند.
میگو مقدار قابل توجهی املاح ضروری به خصوص فسفر و آهن دارد که به ویژه برای کودکان در حال رشد و زنان باردار بسیار مفید است.
نکته قابل توجه دیگر این که در غذاهای دریایی به دلیل کمتر بودن بافت پیوندی به نسبت سایر غذاهای گوشتی، گوشت آنها نرم تر بوده و این واقعیت به خصوص پس از پخت مشخص می شود. به همین دلیل غذاهای دریایی و از جمله میگو برای افراد مسن که به دلیل وضعیت دهان و دندان کمتر قادر به جویدن و هضم غذا هستند بسیار مفید است.
در ارتباط با اندازه میگو توضیح این که بر خلاف تصور عامه میگوهای درشت یا به اصطلاح شاه میگو به دلیل مسن بودن میگو و سفت شدن عضلات آنها و به زبان دیگر پیر شدن آنها در مقایسه با میگوهای کوچکتر، خوشمزه نیست و در میگو نیز مانند سایر جانوران مثل مرغ، گاو و گوسفند نوع کوچکتر آن خوشمزه تر است، دلیل اصلی تفاوت قیمت در میگوهای ریز و درشت درصد ضایعات آن است.
__________________
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
غلام همت آن رند عافیت سوزم
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
بباختم دل دیوانه و ندانستم
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
کلاه داری و آیین سروری داند
که دوست خود روش بنده پروری داند
که در گداصفتی کیمیاگری داند
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
که آدمی بچه?ای شیوه پری داند
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
را باور نمی کند ، گرداب را باور نمی کند ، زخم دهان باز کرده را باور
*عشق لطفی است بی معنا
پرنده را دوست دارم نه در قفس
عشق را دوست دارم نه برای هوس
تو را دوست دارم تا آخرین نفس!!!
ساقه ای بودم پیچیده بر آن قامت مهر .. ناتوان، نازک، ترد
تند بادی برخواست
تکیه گاهم افتاد ..
برگهایم پژمرد ..
بی تو آن هستی غمگین دیگر به چه کارم آمد یا به چه دردم خورد
روزها طی شد از تنهایی مالامال .. شب همه غربت و تاریکی و غم بود و خیال
همه شب چهره لرزان تو بود که از فراسوی سپهر گرم می آمد .. در آینه ی اشک فرود
نقش روی تو در این چشمه پدیدار هنوز ..
این گرانجان پریشان پشیمان را.
کودکی بودم، وقتی که تو رفتی، اینک،
پیرمردیست ز اندوه تو سرشار، هنوز.
بیتو، سی سال، نفس آمد و رفت،
این گرانجان پریشان پشیمان را.
کودکی بودم، وقتی که تو رفتی، اینک،
پیرمردیست ز اندوه تو سرشار، هنوز.
شرمساری که به پنهانی، سی سال به درد،
در دل خویش گریست.
نشد از گریه سبکبار هنوز!شرمساری که به پنهانی، سی سال به درد،
در دل خویش گریست.
نشد از گریه سبکبار هنوز!
چون گلی، با ریشه،
از زمین دل من کند و ربود؛
نیمی از روح مرا با خود برد.
نشد این خاک بههمریخته، هموار، هنوز!
تو گذشتی و شب و روز گذشت.
آن زمانها،
به امیدی که تو، برخواهی گشت،
پای هر پنجره، مات،
مینشستم به تماشا، تنها،
گاه بر پرده ابر،
گاه در روزن ماه،
دور،تا دورترین جاها میرفت نگاه؛
باز میگشتم تنها، هیهات!
چشمها دوختهام بر در و دیوار هنوز!
بیتو، سی سال نفس آمد ورفت.
مرغ تنها، خسته، خونآلود.
که به دنبال تو پرپر میزد،
از نفس میافتاد.
در فقس میفرسود،
نالهها میکند این مرغ گرفتار هنوز!
به نشیب آمدم اینک ز فراز،
به تو نزدیکترم، میدانم.
یک دو روزی دیگر،
از همین شاخه لرزان حیات،
پرکشان سوی تو میآیم باز.
دوستت دارم،
بسیار،هنوز... !
ا(فریدون مشیری)