یادداشت های یه آسمونی
دلم هوس عبادت کرده نه در ستایشگاه آدمیان و نه به شیوه همه ادمیان دلم هوس عبادت کرده بین دو نم باران دلم هوس عبادت کرده ...... جاری باشید مابه دنیا نیومدیم که به اونچه خواست خودمونه برسیم
ما به دنیا اومدیم تا به اونچه خواست خداست برسیم شب کنار پنجره ای رو به خدا کردم و با صدایی بلند به خدا گفتم چرا عاشقان چرا عاشقان مستحق تلخی دنیا هستن ناگهان صدایی از درون دلم با صدایی لرزان به من گفت که هیچ کس ارزش این را ندارد ای خدا مگر عاشقان دیگر توان این را دارن عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن یک همراه واقعیست که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است. عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست 1- دوستت دارم ، نه بخاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم .... 2- هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود ..... 3- اگر کسی تو را آنطور که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد .... 4- دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند .... 5- بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کناراو باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید .... 6- هرگز لبخند را ترک نکن ، حتی وقتی ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود .... 7- تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی .... 8- هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران .... 9- شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را ، به این ترتیب وفتی او را یافتی بهتر می توان شکرگزار باشی .... 10- به چیزی که گذشت غم نخور ، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن .... 11- همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند ، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده ، دوباره اعتماد نکنی .... 12- خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد .... 13- زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری ....
این واقعه در روز 4 ماه اوت و زمانی فاش شد که یک کارمند دیگر کلیسا صبح زود به کلیسا رفته و اتوموبیل متهم را در پارکینگ کلیسا مشاهده میکند. وی در داخل کلیسا متوجه چند قوطی آبجو خالی میگردد و پس از آن در سردخانه کلیسا که در زیر زمین آن واقع شده متوجه میشود که درب یک تابوت در جای خود قرار ندارد. وی به آشنایی که در یک دفتر کفن و دفن مشغول به کار است تلفن میکند و پس از آن نیز مشخص میگردد که به جسد زن مرده ای که در تابوت قرار داشته تجاوز شده است. در این زمان متهم سریعا کلیسا را ترک میکند. تحقیقات حاکی از آن است که جسد این زن به سالن اصلی کلیسا و در محلی که قوطیهای آبجو در آن یافت شده است برده شده و در آنجا مورد تجاوز قرار گرفته و سپس مجددا داخل تابوت قرار داده شده است. گفته میشود جسد این زن بصورتی در تابوت قرار داده شده است که به خودی خود گواه انجام تجاوز بوده است. خویشاوندان این زن درگذشته از این واقعه شدیدا برآشفته هستند.
قرار است یک کالبد شکافی جدید بر روی جسد این زن صورت گیرد. بررسیهای اولیه پرونده های مربوط به اینگونه جرایم که در اصطلاح قانونی "نقض آرامش گور" خوانده میشود در سوئد کاملا محرمانه است و تحت قانونی بنام "حفاظت از دسترسی" قرار میگیرد. معنی این قانون که در موارد بسیار نادر مورد استفاده قرار میگیرد این است که تنها افرادی که بصورت مستقیم در رابطه با پرونده قرار دارند به اطلاعات درون پرونده دسترسی خواهند داشت. اجرای این مقررات عمدتا جهت حفظ امنیت فرد متهم صورت میگیرد.
دادستان ایوا مورن با اشاره به محرمانه بودن پرونده از ارائه هر گونه اطلاعاتی در این زمینه خودداری ورزیده است. متهم سالها بعنوان کارمند کلیسا مشغول به کار بوده است. اکنون این نگرانی وجود دارد که متهم قبلا نیز دست به چنین عملی زده باشد. متهم علاوه بر تجاوز به جسد, همچنین به چند فقره دزدی قبلی از اشیای عتیقه کلیسا نیز اعتراف نموده است. وی روز سه شنبه به حکم دادگاه بدوی وستر مان لند تا تکمیل پرونده و تشکیل دادگاه اصلی کماکان در بازداشت باقی نگاه داشته شد.
نزدیکی جنسی با جسد مرده در اصطلاح علمی آن "نکروفیلی" نامیده میشود و به افرادی که دست به این عمل میزنند "نکروفیل" اطلاق میگردد. مجازات جرم "نقض آرامش گور" در سوئد از جریمه نقدی تا دو سال زندان است. در قوانین مربوط به "نقض آرامش گور" در سوئد از جمله آمده است: "فردی که بصورت غیر قانونی جسد یک انسان درگذشته و یا خاکستر وی را به محل دیگری انتقال دهد, به آن صدمه رسانده و یا مورد بی احترامی قرار دهد به حداقل جریمه نقدی و حداکثر دو سال زندان محکوم خواهد گردید".
صدای آب می آید، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟
لباس لحظه ها پاک است.
میان آفتاب هشتم دی ماه
طنین برف، نخ های تماشا، چکه های وقت.
طراوت روی آجرهاست، روی استخوان روز.
چه می خواهیم؟
بخار فصل گرد واژه های ماست.
دهان گلخانه فکر است.
***
سفرهایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند.
ترا در قریه های دور مرغانی بهم تبریک می گویند.
***
چرا مردم نمی دانند
که لادن اتفاقی نیست،
نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آب های شط دیروز است؟
چرا مردم نمی دانند
که در گل های ناممکن هوا سرد است؟
باز هم بخوان
صدایت را دوست دارم
باز هم لالایی بگو
لالاییت آرام این روح آشفته است
به یاد ندارم در کودکیم برایم لالایی گفته باشی
اما حالا برای این کودکان غریب می گویی
دوست دارم من هم کنار آنها بنشینم و با نوای دل انگیز صدایت به خواب روم
باز هم بخوان
که خواندنت حجابی است بر غوغای درونت
که دوباره می شوی همان گوشه امن و نقطه امید
همان پناه، همان سراسر آرامش و اطمینان
همان که حضورش هم گرماست، هم امنیت، هم روشنی آست و هم قدرت
باز هم بخوان
همیشه بخوان
توان من نیست تماشای شکستنت
توان من نیست ترست را چشیدن
توان من نیست لمس خستگی تو
توان من نیست آه تو را شنیدن
توان من نیست بوییدن غم تو
شکستن تو بی معناست
ترس را به تو راهی نیست
خستگی شرمنده همت توست
غم سایه خیالی بیش نیست
بخوان
که خواندنت پایان همه شسکستها و ترسهاست، پایان همه خستگیها، همه حسرت و اندوهها
باز هم بخوان
همیشه بخوان
برای همیشه ...