یادداشت های یه آسمونی
اشاره: حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستودهاند. در این مجموعه قصد آن داریم تا ستایشها و ستایشگران بانوی آب و آیینه را به منظر چشم شما آوریم. در سخنان دُر افشان پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآله از فاطمه زهرا علیهاالسلام به نکاتی جالب و ارزشمند اشاره شده و واژه ای اعجاب انگیز در وصف او به کار رفته که در توجه دادن نفوس به عظمت مقام آن بانوی دو جهان نقشی بسزا دارد. گاهی او را همراه بات چند نفر بانوان مخصوص ذکر کردهاند و زمانی سخنی در مورد آن بانوی دوسرا فرموده و واژه ای، ویژه دخت گرامی خود به کار برده اند، و اینک برای هر کدام از این دو قسم، نمونه ای میآوریم: 1. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الا مریم و آسیه امرأه فرعون و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله 1 بسیاری از مردان به کمال مطلوب انسانی رسیدهاند ولی از گروه زنان جز مریم و آسیه همسر فرعون، خدیجه بنت خویلد و فاطمه دخت محمد صلیاللهعلیهوآله کسی به مرز کمال نرسیده است. به مقتضای این کلام شریف، فاطمه طاهره علیهاالسلام از معدود بانوانی است که به کمال انسانی نائل گردیده است که البته با ملاحظه ادله و متون دیگر و با در نظر گرفتن قرائن، فاطمه طاهره در میان این عده معدود مقام مخصوصی دارد و ایشان در این میان به اوج کمال انسانی رسیده است. 2. پیامبر بزرگ اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود: ... و اما ابنتی فاطمه سلام الله علیها فانها سیده نساء العالمین من الاولین و الاخرین و هی نور عینی و هی ثمرة فودای و هی روحی التی بین جنبی و هی الحوراء الانسیة... 2 ... و امادختر من فاطمه سلام الله علیها پس او سیده، خانم و بزرگ زنان جهان از اولین و آخرین است و او پاره ای از من است و نور چشم من و میوه قلب من میباشد و او روح من است که در میان دو پهلوی من جای دارد و او حوریه بهشتی است که به صورت انسان تجلی کرده است. به راستی که باید در این حدیث شریف تامل کرد و از تعبیرات ویژه آن الهام گرفت. پیامبر بزرگوار از دختر خود سخن میگوید و نام زیبای او را میبرد؛ بر او درود میفرستد و آن گاه شش واژه بسیار عجیب و آموزنده در مورد او به کار میبرد. الف. «سیده نساءالعالمین من الاولین و الاخرین». او سیده زنان جهان است نه زنان عصر خود بلکه همه اعصار و امصار، زنان امت های نخستین و آینده به گستردگی جهان، پیامبر به «من الاولین و الاخرین» تصریح میکنند تا کسی گمان نبرد که مقصود، زنان عصر فاطمه یا زنان محیط زیستن فاطمه یا زنان هم شهری او و یا عرب است نه، بلکه او برتر و بالاتر از تمامی زنان از آغاز تا پایان جهان است. ب. «هی بضعة منی»: با این جمله، اتصال فاطمه نسبت به خود را اثبات میکند، گویی فاطمه پارهای وجود رسول الله بوده که از او منقطع شده و طبیعی است که کل، جزء را در برگیرد و هر جزیی خود را به کل متصل سازد. ج. «هی نور عینی»: او نور دیدگان من است و میدانیم که اعتبار وارزش دیدگان، به ویژگی آنهاست و آن دیدن است. د. «هی ثمرة فوادی»"او ثمره و میوه دل من است. فاطمه حاصل جان و فشرده انتاجات قلب مبارک رسول الله است. هـ. «هی روحی التی بین جنبی»: او روح من است که در میان دو پهلوی من قرار دارد. بقا و دوام وجود انسان به برکت روح است و فاطمه روح پیامبر است و مباد روزی که بدن، روح نداشته باشد که آن زمان همه چیز از بین رفته و تن هم قوامی ندارد. و. «هی الحوراء الانسیه»: او موجودی بهشتی، گل چهره آسمانی و زیباروی جهان دیگر است که به صورت انسان درآمده و در میان مخلوقات جهان ناسوت، جلوه گر شده است؛ ظاهر او زمینی است و باطن و ملکوتش آسمانی میباشد. شیخ طوسی قدس سره نقل کرد: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: فاطمه اعزّ البریه علی3 فاطمه عزیزترین خلق خدا نزد من است. بنا به نقل کتب اهل سنت، رسول خدا فرمود: فاطمه قلبی و روحی التی بین جنبی4 فاطمه قلب و روح و جان من است که در میان دو پهلوی من قرار دارد. و فرمود: فاطمه سیده نساءالعالمین5 فاطمه سیده زنان جهان است. و نیز فرموده اند: ان الله لیغضب لغضب فاطمه و یرضی برضاها6 در وصف عظمت و جلال فاطمه همین بس که خشم او خشم خدا و خشنودی او خشنودی خداست. چه کسی در جهان به این امتیاز شناخته شده است؟ این مطلب، کاشف از آن است که حضرت زهرا نشأت یافته از جهان قدس و متصل به ذات ذوالجلال خداوندی است؛ مدار رضا و خشنودی ذات اقدس الهی قلب مطهر حضرت صدیقه طاخره است چنان که مطلب فوق حاکی از عصمت آن معظمه جهانیان است؛ زیرا در هر موردی که غضب میکند خدا غضبناک است و هر جا راضی و خشنود بود خداوند خشنود است؛ و روشن است که خداوند از بدی، فساد، گناه و تبهکاری غضب میکند و از خوبی ها، پاکی ها، عدل، انصاف، احسان و ایثار خشنود میگردد. جان کلام آنچه غضب و رضای فاطمه به خاطر امور شخصی نیست بلکه ملاک رضای او تقوا و پاکی است و معیار غضب و ناراحتی او عصیان، طغیان و مخالفت با مقررات شرعی و الهی است. تامل در این حدیث شریف، انسان را لرزانده و موجب هراس آدمی میشود و من اکنون که این حدیث را در اینجا نقل کردم و مختصر تاملی در آن نمودم حالت خاصی در خود احساس کرده و این جمله در ذهنم پدید آمد که «نعوذ بالله من غضب فاطمه" ای وای از خشم فاطمه! مبادا زهرا از ما خشمگین باشد که به دنبال آن، خشم خداوندی مسلم و ثابت است. بانوان و دختران مسلمان، بیمناک باشند که با پوشش نامناسب خود فاطمه طاهره را دلگیر و غضبناک نسازند، چه آنکه حضرتش برای پوشش کامل برای زنان اهمیت بسیاری قائل بود؛ جای تردید نیست که آن بانوی گرامی از سر و صورت باز، دست و بازوی عریان و به طور کلی حجاب غیر اسلامی زنان مسلمان خشمگین خواهد گردید؛ از پوشش های مهیج شهوات که متاسفانه در پسران و دختران دیده میشود و احیاناً فراوان است به غضب میآید. او کجا میپسندد و رضا میدهد که دختر مسلمان با چهره و یا لباسی بیرون بیاید که پسران را تحریک و تهییج کند؟ یا اینکه پسر مسلمان، لباسی بپوشد که مفاتن بدن او را کاملاً آشکار کند و بالمآل زنان، به ویژه دختران را به وسوسه بیندازد و هیجان شهوات را در روح و قلب آنان تحقق بخشد و یا با لباس یا حرکات نامعقول آمادگی خود برای گناه، فساد و ناپاکی را اعلان کند؟ و از سخنان روح بخش رسول الله صلیاللهعلیهوآله در وصف دخت گرامی اش، فاطمه زهرا علیهاالسلام این است: فاطمه بضعة منی من آذاها فقد آذانی و من احبّها فقد احبّنی 7 جمله نخستین این روایت در اخبار قبلی ذکر شده و در مورد آن، سخن گفتیم؛ مطلب اختصاصی روایت این است که به فرموده پیامبر بزگوار، فاطمه موقعیتی دارد که هر کس او را برنجاند خدای را رنجانیده چنان که اگر کسی او را دوست بدارد خدای سبحان را دوست داشته است. این دو جمله همچنین حاکی از آن است که فاطمه پیوسته با خداست به طوری که اذیت کردن او مساوی با اذیت خداست و محبت به او برابر با محبت به خداست. این حدیث شریف را در کنار این مطلب بگذاریم که گناهان، به خصوص بی عفتی، آلوده کردن جو جامعه به ناپاکی و کنار زدن پرده حجب و حیا از مهم ترین عوامل آزار فاطمه زهرا علیهاالسلام به شمار میروند؛ بنابراین کسانی که در این مسیر افتاده اند، فاطمه طاهره را اذیت کردهاند و طبق حدیث، شخص پیامبر اکرم را آزار نمودهاند و کجا امید نجات و رستگاری برای کسی وجود دارد که پیامبر اکرم را اذیت کرده و از گناه بزرگ خود نادم و پشیمان نباشد و توبه نکند؟! و نقل شده روزی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله از منزل بیرون آمدند و دست فاطمه علیهاالسلام را گرفته بودند و فرمودند: «کسی که این دختر را میشناسد که شناخته و کسی که او را نمیشناسد پس بداند او فاطمه دخت محمد است. و هی بضغه من و هی قلبی الذی بین جنبی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله8 و او پاره تن من است و او قلب من است که میان دو پهلوی من قرار دارد؛ پس کسی که او را اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خداوند را آزرده است. آنچه در این روایت شریفه اضافقه شده این است که پس از بیان اینکه هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده میفرماید: «و کسی که مرا اذیت کرده است."بنابراین طبق قیاس مساوات- که در منطق بحث شده- نتیجه میگیریم هر کس فاطمه را بیازارد خدای را آزرده و اذیت کرده است. و نیز بنا به نقل ابن عباس، حضرت خاتم الانبیاء فرمودند: ابتنی فاطمه حوراء آدمیه لم تحض و لم تطمث و انما سماها فاطمه لان الله فطمها و محبیها عن النار9 سید محمد طاهر هاشمی شافعی مذهب11 میگوید: دیلمی مرفوعاً نقل کرده که پیامبر فرمود: انما سمیت ابتنی فاطمه لان الله فطمها و محبیها عن النار 12 و همین عالم شافعی مذهب، روایاتی را از پیامبر بزرگوار در مورد ورود حضرت زهرا در محشر بیان کرده است؛ از جمله، نقل میکند از تعدادی از کتاب های اهل تسنن مانند اخبار الدول، مقتل خوارزمی، فصول المهمه، الصواعق المحرقه و ینابیع الموده که همه از ابو ایوب نقل کرده اند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: اذا کان یوم القیامه نادی مناد من بطنان العرش: یا اهل الجمع نکسوا رووسکم حتی تمر فاطمه بنت محمد علی الصراط فتمر مع سبعین الف جاریه من الحور العین کمر البرق13 چون روز قیامت شود، منادی از اعماق عرش ندا کند: «ای جمع شدگان برای حساب و جزا! سرهایتان را پایین اندازید تا فاطمه دختر محمد بر صراط بگذرد»، پس فاطمه با هفتاد هزار کنیز که همه حوریان بهشتیاند همانند برق، عبور میکنند. و نیز صواعق ابن حجر نقل میکند از ابوهریره که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: اذا کان یوم القیامه ینادی مناد من بطنان العرش: ایها الناس غضّوا ابصارکم حتی تجوز فاطمه الی الجنة14 نحوه ورود حضرت زهرای طاهره علیهاالسلام در محشر، برنامهای استثنایی و اختصاصی است و از فضایل ویژه آن حضرت به شمار میرود؛ یعنی برای احدی از انبیا، اولیا و اوصیای پیامبران این برنامه اجرا نمیشود جز برای دختر پیامبر خاتم و نیز برای هیچ بانوی با جلالتی همچون حضرت مریم، ساهر، حوا و آسیه و حتی برای همسر نمونه و فداکار پیامبر اکرم، حضرت خدیجه علیهاالسلام انجام نمیگیرد و تحقق نمییابد جز برای حضرت زهرای صدیقه علیهاالسلام و به راستی حضرت زهرا علیهاالسلام چه جلال و عظمتی دارد که اهل جمع و همه کسانی که در صحنه قیامت حضور دارند باید سر را به زیر آورند تا او بگذرد و تمام مردم چشم بر هم نهند تا ایشان از میان صفوف خلایق به سوی بهشت رود! نیز شیخ صدوق از حضرت امیرالمومنین علیهالسلام نقل میکند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: تحشر ابنتی فاطمه علیها السلام یوم القیامة و معها ثیاب مصبوغة بالدماء تتعلق بقائمة من قوائم العرش تقول: یا احکم الحاکمین! حکم بینی و بین قاتل ولدی... و یحکم لابنتی فاطمة و رب الکعبه 15 دخترم فاطمه در روز قیامت محشور میشود و جامه هایی خون آلود به همراه دارد و در حالی که به یکی از ستون های عرش الهی چنگ میزند، میگوید: «ای احکم الحاکمین! میان من و کسانی که فرزندم (حسین) را کشتند حکم فرما»... و به خداوند کعبه سوگند که برای دخترم فاطمه حکم صادر خواهد شد. و در آخر، روایتی را یادآور میشویم که در بردارنده فضیلتی بزرگ و مستمر در مورد حضرت زهرا علیهاالسلام از زبان پیامبر بزرگوار اسلام است و بالمآل سخنی در وصف جلال و عظمت بانوی دو جهان به شمار میرود: علی بن عیسی اربلی نقل کرده که حضرت زهرا علیهاالسلام میفرماید: رسول خدا به من خطاب کرده و فرمود: یا فاطمه! من صلی علیک غفرالله له و الحقه بی حیث کنت من الجنة16 و نیز فرمودند: من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی17 آیت الله کریمی جهرمی