یادداشت های یه آسمونی
بوده دل بیقرار، یکسره چشم انتظار
تا که ببیند تو را، ای ضربان بهار!
غایب سبز صبور! چشم تو، یک چشمه نور
لذت یک دم حضور، کرده مرا بی قرار
نبض زمان، دست توست! جمله جهان، مست توست
غرق دعا می شوم، تا که شوی آشکار
سبز خرامان تویی! باد گل افشان تویی!
پرده غیبت بدر، از سر رحمت بیار
نیت پروازکن، نغمه ما سازکن
لب به سخن بازکن، ای صنم گلعذار!
عالم و آدم تمام، منتظران قیام
تا بفرستی پیام، سر برسد انتظار
نوشته شده در سه شنبه 87/11/29ساعت
3:31 عصر توسط وحید نظرات ( ) | |