برای تولد او که نمی دانم کیست اما... - یادداشت های یه آسمونی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشت های یه آسمونی

 

وقتی تو نیستی
نه هست های ما

چونانکه بایدند

                نه بایدها...

مثل همیشه آخر حرفم

وحرف آخرم را
                   با بغض می خورم

عمری  است

لبخندهای لاغر خود را

دردل ذخیره می کنم:

                          باشد برای روز مبادا!

 اما

در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

 آن روز هرچه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درستمثل همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند؟

شاید

امروزنیز روزمبادا

                         باشد!

       وقتی تونیستی

نه هست های ما

چوانکه بایدند

                  نه بایدها...

 هرروز بی تو

روز مباداست!

 برای تولد او که نمی دانم کیست اما قلبم گواهی مهرش را میدهد و روحم گواهی حقانیتش را

برای تولد او که نمی دانم کیست اما می دانم با تمام وجود که حضور دارد و روزی حضورش را آشکارتر از این نیز میکند

می آید تا بوسه خدا باشد برگونه هر مظلومی هر رنج دیده ای

شاید کلیشه ای شد اما به همین راحتی است...


نوشته شده در پنج شنبه 87/6/28ساعت 10:28 صبح توسط وحید نظرات ( ) | |


فال عشق

FreeCod Fall Hafez

کد بارش قلب


انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس