خدایا - یادداشت های یه آسمونی

یادداشت های یه آسمونی

خدایا!گاهی آنقدر خودم را گم می کنم که نمی توانم تو را پیدا کنم و آنقدر تاریک می شوم که روی ماه تو را در چشمه ها نمی بینم و گاهی آنقدر زلال و روشنم که عطر تو از درز همه پنجره ها به مشامم می رسد و تازه آنگاه است که مهربانی تو را می بینم

نوشته شده در یکشنبه 87/12/18ساعت 2:11 صبح توسط وحید نظرات ( ) | |