یادداشت های یه آسمونی
نمی دانم تا به حال شده هوس کنی برای کسی نامه ای بنویسی که نمی دانی کیست ؟ یک نامه بی مخاطب
نمی دانم تا به حال شده نامه ای بنویسی برای عزیزی که نشانی اش را چون رازی سر به مهر در تمام لحظه های زندگی از بر داشته ای اما می دانی که او تو را به یاد نمی آورد ؟می نویسی و تا می کنی تا فردایی که هیچ گاه نمی آید پستش کنی و می شوند نامه های پست نشده
حالا اینجا دفتری ست که می توانی همه ی نامه های بی نشانی و بی مخاطب و پست نشده ات را برای دل بی قرار و شبهای تنگی دلت بنویسی
هیچ کس هم نخواند دلت که در هزارتوی واژه های عاشقی آرام می گیرد ...